حیا، مراقبتی از درون
خلاصه:حیا، صفتی پسندیده است که خداوند زمینه آن را در نهاد آدمی قرار داده تا با شکوفایی آن از آلودگیهای نفسانی برهد و به مراتب قرب حق نائل گردد. «حیا» دارای آثار ارزشمند اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی است که به تقویت روابط اجتماعی، خانوادگی و در نهایت، بندگی خدا منجر میشود. حضرت علی (ع) حیا را کلید هر خوبی میداند که چون میوهای بر درخت عقل به بار مینشیند و با انفکاک بین فعل خوب و بد، سرشت آدمی را به خصال نیک میآراید. انسان باحیا، توان کنترل نفس خود در برابر وسوسهها و خواهشهای شیطانی را دارد و با تمسک به خصلت حیا، رفتار مثبت را تقویت و منهیات را ترک میکند.
اهمیت حیا
حیا، صفتی پسندیده است که خداوند زمینه آن را در نهاد آدمی قرار داده تا با شکوفایی آن از آلودگیهای نفسانی برهد و به مراتب قرب حق نائل گردد. «حیا» دارای آثار ارزشمند اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی است که به تقویت روابط اجتماعی، خانوادگی و در نهایت، بندگی خدا منجر میشود. حضرت علی (ع) حیا را کلید هر خوبی میداند که چون میوهای بر درخت عقل به بار مینشیند و با انفکاک بین فعل خوب و بد، سرشت آدمی را به خصال نیک میآراید. انسان باحیا، توان کنترل نفس خود در برابر وسوسهها و خواهشهای شیطانی را دارد و با تمسک به خصلت حیا، رفتار مثبت را تقویت و منهیات را ترک میکند. بزرگان علم اخلاق، حیا را خصلتی اخلاقی میدانند که توان انسان را در انجام دادن عمل نیک و یا ترک کار ناپسند برمیانگیزد. به عنوان مثال، اگر انسان با کسی پیمان بست و به هر دلیل موفق به انجامش نشد و یا اگر عیب فردی را فاش کرد، از کار خود شرمگین میشود.
با این وصف، حوزه عملکرد حیا صرفاً ترک گناه و معصیت نیست، بلکه همه عامل بازدارنده است وهم وادار کننده. در روایات معصومان (ع) این دو قلمرو مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق (ع) فرمود: «اگر (حیا نباشد) هیچ کار زیبایی انجام نمیشود و هیچ کار زشتی ترک نمیشود». (1) به عبارتی سادهتر، حیا صفتی است که میتواند در تمام زمینههای زندگی، نقطه اتکا و محور کارها باشد. با وجود این صفت، هیچ کار واجب و یا طاعتی تعطیل نمیشود. وهیچ فعل حرام و معصیتی صورت نمیگیرد، وهمآنگونه که کار خلاف ادب و عرف را شرمآور میشمرد. امام علی (ع) درباره این ملاک فرموده است: «مؤمن هرگاه عملی برخلاف ایمانش از او سر زند، شرم میکند». (2)
معنا و مفهوم حیا
در فارسی، لغت شرم و آزرم را مترداف حیا گفتهاند و در اصطلاح، حیا دگرگونی حال و انکساری است که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده و نکوهش میشود، حصال میگردد. (3) گاهی حیا را دو بخش میدانند: حیای نفسانی که در وجود همه انسانها قرار دارد، وحیای ایمانی که از ایمان فرد به خداوند متعال و خوف از او سرچشمه میگیرد و سبب انجام دادن کارهای نیک و ترک اعمال ناصواب میگردد. به معنای دیگر، حیا محصور شدن نفس و درماندگیاش از ارتکاب حرامهای شرعی، عقلی و عرفی به جهت ترس از سرزنش مردم است. (4)
بعضی علت حیا را ترس از نکوهش مردم نمیدانند، بلکه به خاطر زشتی عمل دانستهاند و این نکته مهمی است؛ از جمله در کتاب مفردات الفاظ القرآن الکریم آمده است: حیا؛ یعنی انقباض نفس از کارهای قبیح و ترک کردن آنها به جهت زشتی عمل. در فرمایش حضرت علی (ع) به این معنا اشاره شده است: «الحیاء یصد عن فعل القبیح؛ حیا آدمی را از کار بد باز میدارد» (5). البته این کارکرد حیا، چه با ریشه ترس باشد و چه براثر شناخت باطن عمل قبیح باشد، به آگاهی فرد از قدرت خداوند و حضور او در صحنه حیات و زندگی برمیگردد. علامه مجلسی با این دید به مسئله حیا مینگرد و میگوید: عقل شخص باحیا، به نیک بودن حسنات و زشت بودن سیئات حکم میکند و یادآور میشود که پروردگار جلیل در همه احوال از او مطلع است و به همین جهت او را میپرستد و معصیت وی را ترک میکند. بنابراین اگر حیای انسان، با خوف از پروردگار قرین میگردد و وی از فوت عملی شایسته و یا اقدام به کاری نادرست نزد پروردگار دارد، نه اینکه فقط از عقاب الهی بترسد و نگران شود. (6)
لغت شناسان و علمای صاحبنظر در این زمینه، ترس از سرزنش مردم را ناظر به این مسئله میدانند و در تکمیل مطلب، خوف از ذات الهی را همین مورد میدانند و بر آن تأکید میورزند.
مراتب حیا
برای حیا، درجات و مراتبی ذکر شده؛ از جمله در حدیثی از پیامبر آمده است که حیا پنج درجه دارد:
1. پایینترین مرتبه حیا، که مربوط به عوامالناس است و مانع گناه میگردد.
2. حیای تقصیر، به این معنا که شخص شرم میکند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.
3. حیای کرامت، که بزرگواری و عزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری میکند.
4. حیای محبت، که ناشی از تابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است و اجازه مخالفت با حق را نمیدهد.
5. حیای هیبت که علت آن خشیت از خالق جهان است. (7)
از زوایه ای دیگر، حیا را دارای سه مرحله دانستهاند: حیا از خود، و آن دوری از زشتی به سبب ترس از عذاب است. دیگری حیا از مردم به معنای ترک کارهای ناپسند به جهت هراس از سرزنش آنهاست که حیا در این گستره، بیشترین تأثیرگذاری را دارد. سومین مرحله حیا، حیا از خداوند است؛ یعنی پرهیز از بدیها و خلافها، به دلیل اعتقاد به وجود پروردگار عالم که این نوع، ارزشمندترین شکل حیا در زندگی است.
در مراحل فوق، عامل بازدارنده انسان از گناه، نظارت و آگاهی خود، مردم و خداوند میباشد؛ بدین معنا که وقتی فردی نظارت ناظری را درک کند، حیای او برانگیخته میشود وعدم این توانایی لغزش، رسوایی و ارتکاب جرم را به همراه دارد. درک حضور ناظران، به درجه رشد انسانها برمیگردد.
ممکن است فردی در انظار عموم از انجام گناه و یا اشتباهی حیا ورزد، اما در خلوتگاه خویش از نظارت پروردگار غافل شده، تن به خلاف و گناه دهد. اینجاست که به نقش مهم «تقوا» پی میبریم وهر انسانی که تقوایش بیشتر گردد، حیای او زیادتر خواهد شد: «فاتقوالله الذی انتم بعینه؛ (8) تقوای خدایی را داشته باشید که در دید او هستید». قرار داشتن در دایره نظارت، شرم برانگیز است و آدمی به تقوای الهی دعوت شده، تا به حیا برسد. نکته درخور توجه اینکه این نظارتها در طول یکدیگرند، نه درعرض هم، و چنانچه انسان به حیا از پروردگار دست یابد، به مراحل پایین حیا نیز میرسد.
در احادیث آمده است: هر کاری را که در حضور دیگران از ارتکاب آن شرم داری، مبادا در خلوت انجام دهی. اگر انسان به همان اندازه که از دیگران و حضور مردم خجالت میکشد، از خدای عالم خجالت میکشید، هرگز مرتکب گناه نمیشد.
امام حسن (ع) در حضور جمعی نشسته و مشغول غذا خوردن بود. کمی آنطرفتر حیوانی ایستاده بود و نگاه میکرد. حضرت که متوجه نگاه حیوان شده بود، هر لقمهای که میخورد، مثل آن را به حیوان میداد. حاضران اجازه خواستند آن حیوان را دور کنند. امام فرمود: «رهایش کنید. حقیقتاً از خداوند متعال شرم میکنم که جانداری به چهره
من در حال غذا خوردن نگاه کند و چیزی به او ندهم». (9) در اینجا حضرت از حیوان و یا مردم حاضر شرم نمیکند، بلکه شرم از خدا دارد.
افزون بر موارد یاد شده حیا بنا بر شخصیت و کرامت نفس انسانها، دارای مراتبی است و درجه حیای افراد براین اساس با هم متفاوت میباشد؛ مثلاً حیا در پیامبران و اولیای الهی به دلیل درجهٔ ایمان آنان، نسبت به مردم عادی بسیار بیشتر است. روزی عایشه به رسول خدا (ص) گفت: با توجه به مقامی که دارید، چه نیازی به این همه عبادت دارید؟! رسول خدا (ص) فرمود: «ای عایشه! برادران من از پیامبران اولوالعزم، بر سختیهای شدیدتر از این صبر کردند وبر آن حال از دنیا رفتند و بر خدا وارد شدند. خداوند نیز ورودشان را گرامی داشت و پاداش آنان را سنگین ساخت و من شرم دارم که زندگی مرفهی داشته باشم و مقامی کمتر از آنان یابم.»(10) در اینجا صحبت از گناه نیست، بلکه سخن از پایین بودن درجهٔ اخروی است که رسول خدا (ص) آن را قبیح میشمرد و از آن شرم دارد.
گستردهترین ناظران
نظارت ناظران، حیا را در انسان برمیانگیزد و هرچه درجه شناخت از آنها وسیعتر و عمیقتر باشد، شرم و حیا نیز گستردهتر خواهد شد. ملموسترین نظارت، «نظارت مردم» است. زندگی در صحنه اجتماع و مراوده با دیگران و دغدغهٔ آبرو، موجب شرم میشود. و انسان میکوشد با رعایت حیا، از نگاه و نظر آنان به سلامت عبور کند.
حیا از خود و پرهیز از خویشتن که گاه تحت عنوان «وجدان اخلاقی» و یا «نفس لوامه» خوانده میشود. عاملی ارزشمند و برخاسته از ایمان فرد است. حضرت علی (ع) فرمود: «حیاء الرجل من نفسه ثمره الایمان)(11)؛ حیای انسان از خودش، ثمره ایمان اوست.»
علاوه بر این دو ناظر که حضورشان ملموس و عینی است، ناظرانی دیگر هم در این زمینه دخالت دارند که اگر چه به ظاهر قابل احساس نیستند، اما جزء مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بروز حیا هستند.
پیشوایان دین
حجت هال الهی از جنس بشرند، اما آگاهی آنان برخلاف مردم عادی، متوقف بر حیات دنیایی نبود، شعاع نظارتی آنان بصری نیست و در هر مکان و زمان، ناظر انسانها هستند. اگر با تقویت ایمان، این باور به بار نشیند، حضور ائمه معصوم درک میشود و ویژگی حیا در جان افراد زنده میگردد. در قرآن کریم آمده است:
(وقل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله والمؤمنون)(12)؛
«و بگو: عمل کنید که خداوند و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را خواهند دید».
در تفسیر این آیه که از نظارت خداوند و پیامبر (ص) سخن گفته شده، امام صادق (ع) فرمود: «مراد از اهل ایمان، ما (امامان) هستیم.»(13)
امام صادق (ع) فرمود: «هر بامداد کارهای بندگان از نیک و بد، به رؤیت رسول خدا (ص) میرسد. بنابراین به هوش باشید هر کی از شما باید شرم کند که کار زشت بر پیامبر عرضه کند.» (14)
فرشتگان
دسته دیگر از ناظران بر رفتار انسانها، فرشتگان الهیاند و آنچه را که انجام داده میشود، ثبت میکنند. قرآن کریم میفرماید:
«قطعاً بر شما نگهبانانی گماشتهاند؛ (فرشتگان) بزرگوارانی که نویسنده (اعمال شما) هستند. آنچه را انجام میدهید، میدانند». (15)
اگر جایگاه این مخلوقات و نقش آنان برای افراد تبیین و پذیرفته شود، تأثیر بسیاری در بازدارندگی انسان از اعمال ناپسند و به وجود آمدن شرم خواهد داشت. البته خداوند خود بر اعمال بندگانش گواه است، اما ثبت آن به وسیله فرشتگان از این روست که بنده به خود آید و حیا کند و گناهی مرتکب نشود که فرشتگان آن را بنویسند. امام صادق (ع) در شرح این مطلب میفرماید: «چهبسا بندهای قصد معصیت میکند، ولی یادآور مقام و جایگاه فرشتگان میشود و درنتیجه مراعات میکند و از گناه دست میکشد و میگوید: «پروردگارم مرا میبیند و فرشتگان نگهبان من شاهدند.»(16)
بنابراین فلسفه وجودی فرشتگان، بیداری خصلت حیا در انسان و تصحیح و تنظیم رفتار او بر اساس ملاک و معیار مکتب اسلام و تبعیت از روش زندگی اسوههای دینی است. ابراهیم کرخی نقل میکند که امام صادق (ع) به شخص بیهودهکاری از مردم مدینه فرمود:
«بدان که همراه تو فرشتهای گرامی است که بر تو گماشته شده تا آنچه را انجام میدهی، ثبت کند وبر سری از مردم پنهان میداری، آگاه است؛ پس شرم کن». (17)
نظارت الهی
عالیترین و فراگیرترین نظارت در ایجاد شرم از گناه، نظارت خداوند متعال است. عالم محضر خداست وهیچ زمان و مکانی از دید او مخفی نیست. «او با شماست، هر جا که باشید و خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست». (18)
این حقیقت، شاهد همیشگی و مراقبت واقعی انسان است و از اعمال آشکار و پنهانش باخبر است. حضرت علی (ع) در این باره فرموده است: «برترین حیا، حیای تو از خداوند است.» (19)
قلمرو نظارت پروردگار که خیبر و بصیر است، فراتر از عمل است و نیت و انگیزه آن را نیز دربر میگیرد. بنابراین اقرار به حضور و نظارتش، مقدمهای برای شرم از اوست، اما برای پرهیز از گناه و خطا، باید این واقعیت - حضور خدا - درک شود. این بالاترین صفتی است که پیشوایان دین و مؤمنین بدان آراسته شدهاند؛ آنگونه که امام صادق (ع) فرمود:
«علمتان الله مطلع علی فاستحییت؛ دانستم که خداوند بر من مطلع است؛ پس حیا کردم».
وجود طیف گستردهای از نظارتها کمک میکند تا انسان درعرصه زندگی، تحت تأثیر و شناخت یک یا چند عامل به لباس حیا ملبس گردد؛ گرچه هیچ نظارتی به اندازهٔ تأثیر و احاطه خداوند نیست.
پینوشتها:
1- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 3، ص 81.
2- غررالحکم ودررالکلم، ح 3463.
3- مجمع البحرین، طریحی، ج 1، ص 482.
4-جامع السعادات، ملامحمد نراقی، ج 3، ص 46.
5- غررالحکم و دررالکلم، ج 1393.
6- پژوهشی درفرهنگ حیا، عباس پسندیده، چ 6، ص 29 و 30.
7-مصباح الشریعه، ص 403.
8- بحار الانوار، ج 5، ص 326.
9- مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 8، ص 295.
10-بحارالانوار، ج 73، ص 209.
11-غررالحکم و دررالکلم، ج 4944.
12- توبه/105.
13-کافی، کلینی، ج 1، ص 219.
14- بحارالانوار، ج 17، ص 149.
15- انفطار/10-12.
16-بحارالانوار، ج 5، ص 323.
17-همان، ج 71، ص 184.
18-حدید/4.
19-غررالحکم ودررالکلم، ح 3112.
نویسنده: زهرا نساجی
منبع: نشریه فرهنگ کوثر، شماره 83.
منبع:
شریه فرهنگ کوثر، شماره 83.
بازنشر:
خانواده , نرمافزاری نورالزهرا